داستان: دهه هشتاد میلادی در کشور کرهجنوبی که تحت حکومت نظامیان اداره میشود، «سونگ وو-سئوک» وکیلی است که با نوآوری و تلاش به موفقیتهای مالی زیادی رسیده. اما او پس از بازداشت خشونتآمیز و شکنجهشدن پسر یکی از آشنایان، تصمیم میگیرد وکالت آن پسر و گروه دوستانش که از سوی دولت به فعالیت کمونیستی و مطالعه آثار مخرب متهم شدهاند را به عهده بگیرد. قدمگذاشتن در این راه، سونگ را با واقعیتهای زشتی مواجه میکند ولی او از باور به قانون و پافشاری بر اجرای عدالت دست برنمیدارد…
درباره فیلم
«وکیل مدافع» فیلمی سینمایی از شرق آسیا است که با الهام از زندگی و مبارزات «رو مو هیون» (۲۰۰۹- ۱۹۴۶ میلادی) رئیسجمهور سابق کرهجنوبی که فعال حقوق بشر و مدافع فعالیتهای دانشجویی بود ساخته شده. این فیلم نخستین اثر کارگردان و با نقشآفرینی «سونگ کانگ-هو» برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کن ۲۰۲۲ است که با بازی در فیلمهایی مثل «انگل» (پاراسایت) و «خاطرات قتل» شناخته شده و اثر مهمی به نام «یک راننده تاکسی» با موضوع مبارزه دانشجویان علیه دیکتاتوری کره را در کارنامه دارد.
نیمه اول فیلم به معرفی قهرمان داستان که وکیل دادگستری است اختصاص دارد. اما در ادامه، با درگیر شدن او در یک پرونده سیاسی، چالش اصلی آغاز میشود. وقتی این وکیل میخواهد از عدالت و قانون دفاع کند، با تمامیت حکومت مواجه میشود. حکومتی که به آدمربایی، شکنجه، گرفتن اعترافات اجباری، پروندهسازی با اتهامات واهی، و برگزاری دادگاههای نمایشی دست میزند.
از همان ابتدای راه، وکیل برای دیدن جوانی که دفاع از او را به عهده گرفته با مشکل مواجه است و متوجه کارشکنی پلیس در ملاقات متهم میشود. رویهای غیرقانونی که همواره از طرف وکلای ایرانی هم مورد انتقاد قرار دارد و حاکی از سیستماتیکبودن نقض حقوق متهمان در بازداشتگاهها است. طبق آنچه در فیلم میبینیم رفتار حکومت با شهروندانی که به مخالفت سیاسی متهم شدهاند، در جزئیات دیگر هم نعلبهنعل با رفتار جمهوری اسلامی مطابقت دارد. وکیل مدافع در اولین ملاقات، با چهره مسخشده و شکنجهدیده جوان زندانی مواجه میشود. همه مأموران پلیس و مسئولان قضایی میدانند قرار است چه اتفاقی بیافتد و حتی قاضی دادگاه هم بیطرف نیست و «اصل برائت» را نادیده میگیرد.
پس از جنگ کره و تقسیم این سرزمین به دو بخش شمالی و جنوبی، چنان که کمونیستها با حمایت چین و شوروی در ورطه ایدئولوژیگرایی افراطی افتادند؛ در کرهجنوبی نیز نظامیان با کودتا قدرت را غصب کرده و به بهانه مقابله با گسترش کمونیسم، یک دیکتاتوری سرکوبگر بنا نهادند. شدت اختناق به حدی بود که کار به «تفتیش عقاید» کشیده شد و به عنوان مثال در فیلم میبینیم چند جوان که یک گروه کتابخوانی داشتند را به بهانه «مطالعه آثار مخرب با مضمون فتنهانگیز» و هواداری از گروههای مخالف نظام بازداشت کرده، ولی بعد در بازجوییها اتهامات دیگری (از جمله دستور گرفتن مستقیم از کرهشمالی) برایشان میتراشند.
پروسه بازداشت، بازجویی و محاکمه این شهروندان که با نقض حقوق متهم همراه است، دقیقاً طبق فرمولی انجام میشود که از حکومت جمهوری اسلامی نیز شاهد بودهایم: متهم با ضربوشتم دستگیر شده و اصولی مثل نشاندادن حکم جلب یا اطلاع به خانوادهها توسط مأموران به تمسخر گرفته میشود. خانواده متهم ماهها از او بیخبر بوده و چون مراجع رسمی از پذیرش مسئولیت بازداشت خودداری میکنند، مجبور به جستجو و حتی گشتن سردخانهها و دیدن جنازههای ناشناس میشوند. مأموران از «خانههای امن» برای بازجویی و اعترافگیری استفاده کرده و شکنجههای وحشتناکی مثل «غرق مصنوعی» (خفگی با آب) یا آویزانکردن متهم از دست و پا روال عادی کارشان است. بازجویان در دادگاه، شکنجه را انکار کرده و مثل مواردی که در ایران دیدهایم، آثار شکنجه را به «خودزنی» متهم ربط میدهند! واداشتن متهمان به اعتراف علیه همدیگر و برگزاری جلسه برای هماهنگی اعترافات، نمونه دیگری است که مثلاً در جریان دادگاههای جمعی سال ۱۳۸۸ شاهد آن بودهایم.
تمام این موارد نقض حقوق شهروندان به بهانه «امنیت ملی» انجام میگیرد و جالب اینکه در ایران برای تسهیل پروژههای امنیتی، چیزی به نام «دادگاه انقلاب اسلامی» داریم تا با گماشتن قاضیهای خاص و غیرعلنیبودن محاکمات، بستر سرکوب هر صدای مخالف فراهم باشد. در دادگاه فیلم، سایر وکلا که برابر این سیستم مخوف شانسی برای خود نمیبینند، به جای دفاع از متهم به «درخواست تخفیف مجازات» بسنده میکنند. نکتهای که در دادگاههای سیاسی ایران با شدت بیشتری دیده میشود و نهتنها متهمان از حق دفاع و استفاده از وکیل انتخابی محرومند، بلکه وکلای تسخیری مورد تائید قوه قضاییه از عمل به وظیفه یک وکیل ساده هم خودداری میکنند.
یکی از جالبترین صحنههای فیلم هنگامی است که جوان زندانی به قاضی دادگاه میگوید اعترافات او زیر شکنجه و به صورت اجباری گرفته شده، ولی قاضی با نادیدهگرفتن این واقعیت به او تحکم میکند: «آیا این اعترافات را تو نوشتی؟ با بله و نه جواب بده!» درست مثل جملاتی که قاضی پرونده «نوید افکاری» در دادگاه میگفت و فایل صوتی آن منتشر شده. در نمونهای دیگر، پزشکی که شاهد شکنجه جوانان زندانی بوده و در دادگاه به نفع آنها شهادت میدهد، با بهانهای دروغین بازداشت و شهادت او بیاعتبار میشود. مشابه اتفاقی که برای «رامین پور اندرجانی» و «عبدالرضا سودبخش» پزشکان بازداشتگاه کهریزک افتاد و این دو نفر اندکی بعد از شهادت در دادگاه، توسط مأموران به قتل رسیدند. یا حبس دکتر «رضا حیدرپور» پزشک زندان اوین که درباره شکنجه «ستار بهشتی» شهادت داده بود، و سایر پزشکان متعهدی که به خاطر درمان معترضان در جریان جنبش «زن زندگی آزادی» بازداشت شده یا به قتل رسیدند.
اما قهرمان داستان که ابتدا کسی او را جدی نمیگیرد و به مرور از وکیلی ساده به یک مدافع حقوق بشر تبدیل میشود، با فشارهای متفاوتی مواجه است: تطمیع مادی، حمله به کسبوکار، تهدید خانواده و فرزند، تعقیب و نظارت دائم، و حتی درخواست خانواده برای کوتاهآمدن. وقتی مجبور میشود از قرارداد مالی خوبی بگذرد، به شریکش که دلیل سرسختی او را میپرسد میگوید: «تا بچههایم به دور از چنین فسادی در کشورمان زندگی کنند.» پاسخ شریک هم جالب است که میگوید: «لازم نیست نگران بچههایمان باشی، میفرستیمشان خارج!»
در صحنهای دیگر، بازجوی پرونده به شکلی تحقیرآمیز به او میگوید: «چرا وکیل کمونیستها شدی و مانع اجرای عدالت میشوی؟ فکر کردی جنگ کره تمام شده؟ این یک صلح موقت است، یک زنگ تنفس بین دو جنگ. کسانی مثل من از جانشان میگذرند تا امثال تو راحت بخورند و بخوابند!» این جملات برایتان آشنا نیست؟
در پایان فیلم، وکیل قهرمان که حالا یک کنشگر فعال است به دلیل برگزاری مراسم یادبود دانشجویی که به دست پلیس کشته شده بازداشت میشود. بازجو میپرسد: «فکر نکردی که این مراسم میتواند مثل مراسمهای دیگر ایجاد اغتشاش کند؟»
وکیل میگوید: «مراسم یادبود صرفاً برای بزرگداشت مرحوم است و اساساً آرام و بیهیاهو برگزار میشود. اگر چنین مراسمی تهدید امنیتی حساب میشود نشاندهنده افزایش ترس حکومت از مردم است که اینطور در مقابل آنها خشونت به خرج میدهید.»
بازجو دوباره میپرسد: «ولی شما یک وکیل هستی. یعنی باید تا این حد از قوانین تخطی میکردی؟» و پاسخ درخشان او که میگوید: «دقیقاً چون وکیلم این کار را کردم. وکلا وظیفه دارند در زمان بیعدالتی، ظلم و هرجومرج مردم را هدایت کنند. این وظیفه اصلی یک وکیل است.»
The Attorney
ژانر: درام سیاسی
محصول: کرهجنوبی
کارگردان: یانگ وو-سئوک
بازیگران: سونگ کانگ-هو، کیم یونگ آئه، اوه دال-سو، کواک دو-وون، ایم شیوان، لی جانگ-این، لی سونگ-مین
بنیاد شیرین عبادی یک سازمان غیرانتفاعی معاف از مالیات
501(c)(3) registered tax-exempt nonprofit organization, US Federal Tax ID #75-3149224
حق چاپ ©2023 بنیاد شیرین عبادی