موضوع: نمایش یک سال از زندگی خانوادهای ظاهراً معمولی در پیونگیانگ، پایتخت کره شمالی. «زینمی» دختر کوچک خانواده آماده میشود تا در روز «ستاره درخشان» به عضویت اتحادیه کودکان کره در آید؛ اولین قدم در راه تبدیلشدن به یکی از اجزاء سیستمی که خاندان کیم بنیان گذاشته و بر مردم حکومت میکنند…
درباره فیلم
«متن این مستند توسط دولت کره شمالی برای ما مشخص و تکلیف شده. به لطف آنها سرویس اسکورت دائم داشتیم. آنها موقعیتها یا مکانهای فیلمبرداری را مشخص کرده و با دقت به فیلمهای گرفتهشده نگاه میکردند، مبادا که در بازتاب زندگی بینقص یک خانواده معمولی در بهترین کشور دنیا اشتباهی مرتکب شده باشیم!»
این جملات ابتدایی مستندی است که قرار بوده یک فیلم تبلیغاتی در راستای پروپاگاندای رژیم حاکم بر کره شمالی باشد. مسئولان امنیتی به کمتر کسی اجازه سفر به این کشور را میدهند و تعداد خبرنگارانی که موفق شدهاند به خاک کره پا بگذارند انگشتشمار است. سفر «ویتالی مانسکی» نیز پس از سالها رایزنی و به لطف تابعیت روسیه (دوست کره شمالی) او صورت گرفت، البته با محدودیتهای امنیتی شدید و فقط به یک فیلمبردار و یک صدابردار اجازه همراهی با او داده شد.
ولی این کارگردان با تمهیداتی موفق به ثبت تصاویری شد که حقیقت پشت تبلیغات دروغین حکومت کره را آشکار میکند. در تمام مدت فیلمبرداری، ناظران امنیتی بر کار سازندگان مستند نظارت کرده و تلاش داشتند به قول خودشان «تصویری بینقص از بهترین کشور دنیا» ارائه دهند. اما کارگردان با استفاده از تصاویر قبل و بعد از هر کات، نشان میدهد که چطور این روایت جعلی توسط مأموران به خانواده، معلمان، کارگران و کارمندان دیکته میشود. مانسکی که اصالتی اوکراینی دارد، این مستند را در حکم یک ماشینزمان برای بازگشت به دوران شوروی و دیکتاتوری استالین میدید. هرچند از نظر او شرایط کره خیلی بدتر است چون شهروندان این کشور مسخ شدهاند و دیگر چیزی از گذشته و ملیت آنها باقی نمانده.
او به جای صدابردار، یک خانم مترجم را با خود به کره برد تا متوجه گفتگوهای افراد شود. همچنین از دوربین دیجیتالی با دو کارت حافظه استفاده کرد و در حالی که محتوای ضبطشده بازبینی و سانسور میشد، او توانست کارت دوم را مخفیانه از کره خارج کند.
اسم فیلم به این نکته اشاره دارد که چون کره یکی از شرقیترین نقاط جهان است، به تعبیری آفتاب از آنجا طلوع میکند. حکومت کره از این عامل جغرافیایی ساده به عنوان نشانه برتری استفاده و در تبلیغات رسمی نیز عنوان «بهترین کشور جهان» را به خود میدهد! اما در تمام دهههای گذشته آنچه از کره شمالی به گوش جهانیان رسیده اخبار و اطلاعاتی خلاف این ادعاها است. مستند زیر آفتاب ثابت میکند بسیاری از موارد باورنکردنی که تا پیش از این فکر میکردیم اغراق و شایعه است، حقیقت دارند. مثلاً تعظیم مردم به صورت دستهجمعی به تصویر خانواده رهبر پیش از آغاز کار روزانه.
اصولاً در کشورهای تحت سلطه دیکتاتورها، رهبر و حکومت او به عنوان امر قدسی معرفی شده و تا حد عنصر الاهی بالا برده میشود. جالب اینکه در کره شمالی مثل دیکتاتوریهای مذهبی، «رهبر» نماینده خدا و حتی تنها خدای رسمی کشور محسوب میشود. عکس رهبر همهجا دیده میشود و باید در تمام ارکان زندگی مردم حضور داشته باشد؛ حتی در واگن مترو و دیوار خانه تکتک شهروندان. از این نظر، تصاویر کره شمالی شباهت زیادی با زندگی در ایران دارد که نصب قابعکس «روحالله خمینی» و «علی خامنهای» در ادارات و مغازههای شهروندان اجباری است.
مهمترین روزهای تعطیلرسمی این کشور هم «روز ستاره درخشان» (۱۶ فوریه) تولد کیم جونگ ایل، رهبر دوم و «روز خورشید» تولد کیم ایل سونگ، رهبر اول کره شمالی است. حکومتهای خودکامه هرگز علاقه خود به ساخت مناسبتهای ایدئولوژیک و محو تاریخ و مناسبتهای گذشته را پنهان نمیکنند. مثل جمهوری اسلامی که در تاریخ کمتر از نیمقرن خود دهها مناسبت جدید ساخته و با شدت علیه آداب و رسوم و مناسبتهای ملی ایران تلاش میکند.
نکته آشنای دیگری که در این مستند به شدت برجسته است، اظهار خاکساری افراد و تملق نسبت به رهبر است. رهبر بانی همه موفقیتها معرفی شده و ادعاها و افسانههای عجیبی در مورد رهبر فعلی، پدرش یا پدربزرگ او (بنیانگذار کره شمالی) به عنوان حقیقت نقل میشود. درست شبیه ادعاهایی که مثلاً در مورد تولد خامنهای ذکر شده، یا اصرار گروهی از تندروها به ملاقات او با امامزمان شیعیان.
این خرافات و روایتهای جعلی از سنین پایین با انواع سرودهای مشابه «سلام فرمانده» حزباللهیها به کودکان کره القا میشود و در صحنهای میبینیم که وقتی کودک فیلم به دلیل القای حس عذاب وجدان و «تکلیف نسبت به رهبر» به گریه افتاده و از او میخواهند سرودی شاد بخواند، «زینمی» شعری در وصف رهبر میخواند! مغزشویی کودکان و آموزش ایدئولوژیک در مدارس کره با انکار گذشته، تحریف تاریخ، و افسانهسازی درباره چگونگی غصب قدرت توسط حزب کمونیست و خاندان کیم صورت میگیرد؛ چیزی که خلاف «پیماننامه حقوق کودک» است و در فیلم میبینیم که آنجا هم مثل ایران از کودکان دانشآموز برای رونقدادن به تظاهرات حکومتی سؤاستفاده میشود. یا در صحنهای دیگر، وقتی یک کهنهسرباز برای بچهها سخنرانی میکند، خمیازهکشیدن و چرتزدن معصومانه زینمی به تصویر کشیده شده. البته درباره اینکه آیا مسئولان کره شمالی هم مثل جمهوری اسلامی، کودکان دانشآموز را وادار به حضور در اردوهای مرگبار «راهیان نور» میکنند یا نه، چیزی در فیلم دیده نمیشود!
فیلم پر از نکتههای آشنا برای ما ایرانیان و به نوعی کلاس درسی برای درک بهتر پروپاگاندا (جوسازی تبلیغاتی) و چگونگی ساخت و استفاده از آن توسط حکومتها است. به این موارد دقت کنید: سفارش به خوردن «کیمچی» غذای سنتی کره به جای گوشت؛ مثل دستور خوردن «اشکنه» در منبرهای نمازجمعه. تبلیغات دروغین در مورد پیشرفتها و رونق صنعتی، خودکفایی، بازی با اعداد و دستبردن در آمار، رفتار با تحکم و نظامیوار با مردم، سؤاستفاده از جانبازان و جنگ، سؤاستفاده از سینما برای القای اهداف و…
جایی در فیلم از زبان کهنهسرباز میشنویم که راز موفقیت کره شمالی در مبارزه با غرب را اینطور عنوان میکند: «آمریکاییها فقط به فکر زندهماندن هستند، ولی ما از مُردن ترسی نداریم!» این نگاه تفرعنآمیزی است که حاکمان کشورهای دیکتاتوری به توده مردم دارند و در حقیقت شهروندان را به چشم «گوشت دم توپ» میبینند و در تبلیغ آن کم نمیگذارند. مردمی که در فیلم میبینیم حتی از داشتن تلفنهمراه محرومند و چیزی به نام اینترنت نمیشناسند، مردمی بیلبخند که مثل زامبیها در خیابان راه میروند در حالی که ونهای تبلیغاتی با بلندگو دستورات حزب را برایشان فریاد میزنند.
مستند زیر آفتاب پس از نمایش در چند جشنواره فیلم، مورد اعتراض رسمی کره شمالی قرار گرفت و حتی در آمریکا نیز به دلیل ترس از حملات سایبری دولت کره، نمایش محدودی داشت و شرکتهایی مثل «نتفلیکس» از پخش آنلاین آن خودداری کردند.
Under the Sun
ژانر: مستند، سیاسی
محصول: روسیه، آلمان، کره شمالی
کارگردان: ویتالی مانسکی
با حضور: افراد نامشخص
بنیاد شیرین عبادی یک سازمان غیرانتفاعی معاف از مالیات
501(c)(3) registered tax-exempt nonprofit organization, US Federal Tax ID #75-3149224
حق چاپ ©2023 بنیاد شیرین عبادی