تاریخ جنبش‌های اجتماعی

تجربه شیلی (بخش بیست و سوم)

النصر بالرعب!

یکی از نمادین‌ترین تصویرهای کودتای شیلی، عکسی بود که از اعضای خونتای نظامی پس از تصاحب قدرت گرفته شده و چهره عبوس و متفرعن ژنرال پینوشه در مرکز آن دیده می‌شود. یک هفته پس از کودتا و در حالی که بازداشت و شکنجه و کشتار مخالفان ادامه داشت، کلیسای کاتولیک وادار شد تا در روز استقلال شیلی (۱۸ سپتامبر) به خاطر «آزادی ملی» که به دست نظامیان رقم خورده بود، مراسم شکرگزاری برگزار کند. در این مراسم که شباهت زیادی به تنفیذ محمود احمدی‌نژاد پس از کودتای انتخاباتی ۸۸ داشت، عده زیادی از شخصیت‌های کشوری از جمله تمام رئیس‌جمهورهای سابق حضور داشتند و نوعی بیعت اجباری با حکومت جدید بود.

عکسی که روز بعد در تمام روزنامه‌های جهان منتشر شد، پینوشه را در میان سایر سران کودتا نشان می‌داد که دست‌به‌سینه و با لب‌ولوچه لجوج نشسته و عینک سیاهی هم بر چشم داشت. استفاده از عینک‌های تیره و به‌ویژه قاب‌های بزرگ در آن سال‌ها مد بود و بسیاری از مشاهیر از این نوع عینک استفاده می‌کردند، مثلاً یاسر عرفات رهبر فلسطینی‌ها به اعتراف خودش برای چرت‌زدن در جلسات متعددی که داشت، از عینک دودی استفاده می‌کرد. کلنل «معمر قذافی» عاشق کلکسیون بزرگ عینک‌های آفتابی‌اش بود، یا «کیم جونگ ایل» رهبر پیشین کره‌شمالی که عینک دودی را برای مردم ممنوع کرده بود، ولی خودش بارها با عینک‌های مختلف در انظار عمومی ظاهر می‌شد. «احمد سوکارنو» اولین رئیس‌جمهور اندونزی، «رافائل تروخیو» دیکتاتور نظامی دومینیکن و «سیلویو برلوسکونی» ایتالیایی هم از طرفداران عینک دودی بودند. همین‌طور «حسن حبره» دیکتاتور خوش‌پوش کشور چاد که معروف است علاقه ویژه‌ای به عینک دودی داشت و از او یک کلکسیون عظیم عینک به‌جا مانده. حیرت‌انگیز اینکه وقتی از پینوشه سوال شد چرا در سال‌های اولیه خونتا همیشه عینک می‌زده، بی‌پرده جواب داد: «چون این راهی برای پنهان‌کردن چیزهاست. دروغ‌ها از چشم آدم آشکار می‌شوند و من زیاد دروغ گفتم!»

روز بعد از ثبت آن عکس مخوف، جسد ۱۱ مقام دولت سالوادور آینده در رودخانه ماپوچو که از مرکز پایتخت می‌گذرد دیده شد. برای رژیم پینوشه که جسد هزاران مخالف را سربه‌نیست کرد، ناپدیدسازی این چند نفر هم آسان بود. پس این هم مثل آن ژست پینوشه، نوعی پیام و برای ایجاد ترس در دل شهروندان و مخالفین بود. جمهوری اسلام هم از بدو تأسیس از وحشت‌پراکنی برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کرده است: از راه‌انداختن چماقداران در خیابان‌ها برای تحمیل حجاب اجباری به زنان و مردان، تا امروز که نیروهای انتظامی شهری با شمایلی ترسناک در هر چهارراه و میدان دیده می‌شوند.

حالا نظریه‌پردازان حکومتی با استناد به روایات مذهبی، به صراحت از سیاست «النَصر بالرُعب» (پیروزی با ترس یا وحشت‌پراکنی میسر می‌شود) گفته و معتقدند مهدی موعود «منصور بالرعب» است؛ یعنی امام غایب شیعیان هم با همین شیوه پیروز خواهد شد. مثلاً «محمد مهدی فاطمی‌صدر» روحانی مدرس حوزه، در واکنش به اعتراضات جنبش «زن زندگی آزادی» با توهین به معترضان در توئیتر نوشت: «بنا به نص وحی، پاسخ ما به ارعاب هرزه‌های هار ایرانی، ارهاب (ترساندن) است.» بانیان جنایت‌های خیابانی یعنی نیروهای سرکوب، به پشتوانه همین دستورات ایدئولوژیک ابایی از تلاش برای ترساندن معترضان نداشتند. به عنوان نمونه می‌توان به فیلمی اشاره کرد که فرمانده یک گروه از سپاهیان محاصره‌کننده شهرک اکباتان، از پشت بلندگو خطاب به مردم می‌گوید: «به ولله اگر لازم باشد ما سر زن و بچه خودمان را هم می‌بُریم!»

عینک شکسته سالوادور آینده در موزه ملی سانتیاگو

 

چنان نگاه ترسناکی در حکومت‌داری، حاصل کاویدن سنت‌های بدوی و دخیل‌کردن یک ایدئولوژی واپسگرا در زندگی امروزی انسان‌ها است. «میشل فوکو» متفکر مشهور فرانسوی، روابط قدرت در حکومت‌های ابتدایی را به صورت «محدودیت‌سازی» توصیف کرده و شرح می‌دهد که تا قرن ۱۶ میلادی حاکمان با سرکوب غرایض و دانش و نوآوری و حتی محروم‌کردن افراد از زندگی، حق باستانی تصاحب جان و مال شهروندان را در دست داشتند. اما از قرن ۱۸ با تحولات صنعتی و اقتصادی و نیز رشد دانش پزشکی، زندگی به تاریخ انسان‌ها وارد شد. به این ترتیب حکومت‌های مدرن وظیفه مدیریت، حفاظت، توسعه و تقویت زندگی را دارند و هر نوع از ناکارآمدی یا سرکوب، به عنوان بقایای نظام‌های خودکامه سنتی خود را آشکار می‌کند.

چند دهه پس از کودتای پینوشه که با عینک سیاه ترس را بر شیلی مستولی کرد و عینک سالوادور آینده را بر صورتش شکست، طرفداران حزب سوسیالیست در کمپین انتخاباتی میچل باچله، از همین نماد در مسیر گذار به دموکراسی استفاده کردند. آن‌ها با الهام از عینک شکسته رئیس‌جمهور آینده که حالا در موزه ملی شیلی قرار دارد و نماد دموکراسی شکست‌خورده شیلی و سال‌های سرکوب پس از آن است، جنبش «عینک سالوادور» را به راه انداختند: تعقل و دموکراسی در برابر ترس و سرکوب. کمپین موفقی که در نهایت به ریاست جمهوری خانم باچله و برداشتن گام‌های موثرتری برای محو سایه سیاه دیکتاتوری در شیلی منجر شد.

 

معرفی کتاب: عینک سالوادور

کتاب «عینک سالوادور» نوشته: مهدی شادکار، رمانی است که سفر سوررئال سالوادور آینده در طول زمان را روایت می‌کند، آن هم به چهل سال بعد و مواجهه او با شیلی معاصر. نویسنده تلاش دارد تأثیر تفکر آینده در تاریخ شیلی و به بار نشستن آن را نشان بدهد. این کتاب که توسط نشر روزنه منتشر شده، یکی از تولیدات داخلی ما درباره تاریخ شیلی است که با توجه به الهام‌بخشی آن و شباهتش با تاریخ ایران، از سوی نویسنده انتخاب شده.

البته آثار ایرانی دیگری هم در این رابطه تولید شده، از جمله تئاتر «آلنده نازنین» که نخستین بار تابستان سال ۱۴۰۱ در سالن چهارسو تئاتر شهر اجرا شد. در این نمایش که نوشته محمد صادق گلچین‌عارفی، کارگردانی محمد برهمنی و بازیگری اسماعیل گرجی، آزاده صمدی، علیرضا ثانی‌فر، علی محمودی و… است هم از نماد عینک شکسته سالوادور آینده استفاده موثری شده بود.