جنایات فلهای
«سلمان رشدی» معتقد است که خشونت، تمام تصورات معمول یک جامعه را خُرد میکند: «ناگهان، مردم دیگر قوانین را نمیدانند؛ اینکه چه بگویند، چگونه رفتار کنند، یا چه انتخابهایی داشته باشند. دیگر شکل چیزها را نمیشناسند، واقعیت از بین میرود و با چیزی غیرقابل درک جایگزین میشود. ترس، وحشت و فلجشدن جای تفکر منطقی را میگیرد. درست فکرکردن غیرممکن میشود، زیرا در حضور خشونت مردم دیگر نمیدانند که درست فکرکردن ممکن است چه باشد. ذهن ما دیگر نمیداند چگونه کار کند.» (چاقو، ص ۲۲)
خشونت، کاریترین سلاح دیکتاتورها است. رژیمهای اقتدارگرا با استفاده از خشونت علاوه بر حذف یا از کار انداختن مخالفان، با ایجاد فضای رعب و وحشت به جامعه شوک روانی وارد میکنند تا به قول رشدی قدرت تفکر شهروندان را از بین ببرند. صدام حسین در عراق و عیدی امین در اوگاندا مشهورترین دیکتاتورهای معاصرند که به حکمرانی با خشونت شهرت دارند. امین که خونریزی و وحشت اصول راهبردی رژیمش بود و طی حکومت ۸ سالهاش حدود ۳۰۰ هزار نفر کشته یا ناپدید شدند، میگفت: «سرسختی خوب است، چون باعث میشود مردم به تو احترام بگذارند!»
رژیم پینوشه و جمهوری اسلامی هم فهرست بلندبالایی از شکنجه، ترور، اعدام و ناپدیدسازی قهری را در کارنامه دارند. با آغاز کودتا در شیلی، حکومت نظامی اعلام شد و علاوه بر قطع برق و وسائل ارتباطی، حتی پروازهای خارجی را برای یک هفته ممنوع کردند تا خبر حادثه دیرتر به جهان مخابره شود. جمهوری اسلامی هم در مقاطعی مثل تابستان ۸۸، آبان ۹۸ یا اعتراضات ۱۴۰۱ ضمن بازداشت روزنامهنگاران و اخراج خبرنگاران خارجی، با قطع پیامکها و بهویژه اینترنت زمینه «کشتار در خاموشی» را ایجاد کرد.
گرچه بمباران کاخ ریاست جمهوری، ویترین کودتای شیلی بود ولی کشتار اصلی در خیابانها و مراکز اتحاد ملی اتفاق افتاد. مثلاً در کارخانه نساجی سومار بیش از ۵۰۰ نفر کشته شدند، کارگران در مجتمع صنایع چوب جنگل «پانگوپیولی» بمباران شدند، صدای تیراندازی در زاغههای فقیرنشین تا چند روز شنیده میشد و اجساد کشتهشدگان در رود ماپوچو، بیمارستانها و حتی گوشه پیادهروها دیده میشدند. خونتای نظامی بعدها به سازمان ملل متحد اعتراف کرد که در ماههای ابتدایی کودتا سه هزار نفر کشته شدند که البته «همگی شایسته مرگ بودند!»
از طرف دیگر، بازداشتهای جمعی آنقدر زیاد بود که ظرفیت بازداشتگاهها پر شده و حدود ۱۰ هزار نفر در «استادیوم ملی» و عده دیگری در «استادیوم شیلی» سانتیاگو نگهداری میشدند. در ایران هم بلافاصله پس از کودتای انتخاباتی ۸۸ عده زیادی از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی به صورت فلهای و با احکام قضایی از پیش امضاشده بازداشت شدند. به این ترتیب زندانها به سرعت پر شد و شهروندان معترضی که در خیابان دستگیر میشدند به پایگاههای بسیج، مدارس یا بازداشتگاههای غیراستانداردی مثل کهریزک منتقل شدند که زمینه جنایتهای تلخی را به وجود آورد.
چپ: استادیوم شیلی، راست: بازداشتگاه کهریزک
اما آنچه باعث شد کودتای شیلی از نظر شکل خشونت در تاریخ معاصر یگانه باشد، ترکیبی از جنایتها مثل محاکمه فوری و اعدام صحرایی، شکنجه و ناپدیدکردن اجساد بود. رسیدگی به پروندههای دادخواهی قربانیان این فاجعه هنوز هم در شیلی ادامه دارد؛ هرچند به دلیل روند آرام گذار به دموکراسی، بسیاری از متهمان نقض حقوق بشر در این سالها با مرگ طبیعی جان باختهاند یا توانستهاند آزادانه از خود دفاع کنند. از جمله «دواین کلاریچ» (Duane R. Clarridge) نویسنده کتاب «جاسوسی برای تمام فصول» که اوایل دهه ۸۰ میلادی مسئول سازمان سیا در آمریکای لاتین بود و کشتار وسیع شهروندان را انکار میکند، حتی مواردی که توسط سازمانهای حقوق بشری ثبت شدند: «سازمان عفو بینالملل؟ اون از همه بدتره!»
البته با وجود این انکارها و تلاش سیستماتیک حکومت برای پنهانکردن فجایع، اسناد و شواهد موجود جای تکذیب باقی نمیگذارد. حتی خود ژنرال پینوشه هم پس از پایان حکومتش، فقط از جنایتهای رخداده اعلام برائت و بیاطلاعی کرد؛ مثل دیگر جانیان جهان از جمله علی خامنهای که بعد از افشای وقایع بازداشتگاه کهریزک گفت قلبش به درد آمده است!
پینوشه سال ۱۹۸۹ در مصاحبهای طولانی با راکل کورئا و الیزابت سوبرکاسئو روزنامهنگاران شیلیایی، مدعی شد: «من هرگز چیزی در اینباره نمیدانستم.» روزنامهنگارها او را تحت فشار قرار دادند: اما در بعضی موارد شما باید درباره اعدامهای فوری خبر داشته باشید؟ پینوشه جواب داد: «هرگز! چطور میتوانید تصور کنید که من به گونهای در خشونت ماهر باشم؟ من که نظامی اساس [نازی] نیستم.»
هرالدو مونیز در اینباره مینویسد: «در رژیمی سلسلهمراتبی مانند رژیم پینوشه، تصورناپذیر است که زیردستانِ مستقیم ژنرال بدون اجازه او هزاران نفر را شکنجه کرده و کشته باشند…. در همان مصاحبه پینوشه اطلاعداشتن هیتلر از قتل هزاران یهودی توسط نازیها را رد کرد. وقتی درباره مجرمبودن هیتلر در هولوکاست پرسیدند هم جواب داد: شاید گناهکار بوده، شاید هم نه! بیطرفی لجوجانه او درباره نقش هیتلر در هولوکاست، بازتابی از حاشاکردن نقش خودش در طول دیکتاتوری بود.»
پدر «چارلز هورمن» روزنامهنگار آمریکایی که در سانتیاگو بازداشت و کشته شد در مصاحبهای علیه وقاحت کودتاچیان و دولتمردان آمریکایی که از آنها حمایت کردند گفته است: «رژیم جدیدی که بر شیلی حکومت میکند، یک نظام فاشیستی است. وقتی ریچارد هلمس رئیس سیا برای ادای توضیح به کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا احضار شد، گفت: اغلب اعدامهایی که پس از کودتا صورت گرفته لازم و مفید بوده، چون خطر جنگ داخلی را در آن کشور کاهش داده است! دولت متبوع ما یک بار هم مخالفت خود را حتی به صورت ظاهری با اعمال وحشیانه و کشتارهای نظامیان شیلی ابراز نکرد و کوچکترین فشاری به آنها وارد نکرد تا مسئولان قتل چارلز را به دست عدالت بسپارند.»
معرفی فیلم و کتاب: گمشده
داستان واقعی ربودهشدن و اعدام مخفیانه چارلز هورمن، روزنامهنگار جوان آمریکایی که در شیلی زندگی میکرد، یکی از پروندههای مهم جنایت علیه بشریت است که با فیلم «گمشده» (Missing) شهرت بینالمللی پیدا کرد. «کوستا گاوراس» کارگردان یونانی که با آثار سیاسی معروفی مثل Z و حکومت نظامی در ایران شناخته شده است، چند سال بعد از کودتا به شیلی رفت و با فیلمبرداری در مکانهای واقعی (از جمله استادیوم شیلی) و بازی ماندگار جک لمون و سیسی اسپیسک، روایتی تکاندهنده از حجم جنایتهای رژیم پینوشه ارائه داد. این فیلم سال 1982 برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن (بهترین اقتباس) و اسکار (بازیگر مرد) شد.
منبع اقتباس گاوراس، رمانی به همین نام بود که یک وکیل دادگستری نیویورکی بر اساس مدارک مستند آن را نوشته و در مقدمهاش تأکید کرده بود: «سال 1999 در جریان خارجشدن اسناد قدیمی از طبقهبندی محرمانه، سندی افشا شد که به نقش سیا در این ماجرا و عدم جلوگیری از اعدام چارلز هورمن اشاره داشت. یک مأمور اطلاعاتی شیلی هم در مصاحبه با رسانههای آمریکایی گفت: هورمن به دلیل اینکه زیاد میدانست اعدام شد.»
کتاب گمشده، نوشته «تامس هاوزر» با پیشگفتاری از «خولیو کورتازار» نویسنده آرژانتینی، سال 1368 با ترجمه دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی توسط انتشارات کسری در ایران منتشر شده است. این رمان پیشتر هم در سال 63 با ترجمه شاهرخ عطایی، به نام «آلنده: اعدام چارلز هورمن» توسط نشر آسیا منتشر شده بود.
بنیاد شیرین عبادی یک سازمان غیرانتفاعی معاف از مالیات
501(c)(3) registered tax-exempt nonprofit organization, US Federal Tax ID #75-3149224
حق چاپ ©2023 بنیاد شیرین عبادی